۱۳۹۸/۱۰/۰۷

ترس!

ترس واژه‌ای سه حرفی، اما مرز میان روشنی و تاریکی. 
فکر کن با لذتی فراوان به دنیا محبت می‌کنی و حتی با اصرار بر آن محبت، اشتیاق می‌ورزی اما پاسخ دنیا تنها سکوتی تاریک و بی منطق است! طنین این سکوت بی‌پایان است و سکوت آن، تمام تو را با خود می‌کشد تا ترس بیایید و حائلی شود میان تاریکی و روشنی‌.
ترس می‌آید که بگوید هیچ دلیلی برای امید به این دنیا نیست، و نیز دلیلی هم نیست که به آن ناامید باشی و این آغاز سکوت است، بله ترس آغاز سکوت است. 
حالا باید راه بروی که روی این لبه بمانی، تا تبدیل به روشنی این دنیا یا تاریکی آن نشوی! 
اما چه تضمینی است که تب و تاب همین ترس نیز نخوابد ؟ 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر