در یونان باستان مردهای آزاد از بالاترین جایگاه اجتماعی برخوردار بودند و از آنجایی که روابط جنسی بین انسانهای برابر برای آنها ترجیح داشت، در یونان باستان روابط عاطفی و جنسی بین مردها بر رابطه جنسی بین زن و مرد ترجیح داشت.
از آنجایی که زنها فروتر در نظر گرفته میشدند، تنها ازدواج و تولید مثل با آنها مد نظر بوده و نه بیشتر. هر شهروند مرد آتنی وظیفه داشت ازدواج کند و بچه دار شود، ولی علاوه بر این برای آتنیها رابطه عاطفی و جنسی با مردها سطح والاتری از عشق بود.
در یونان باستان میگفتند شیر نر با شیر نر رابطه جنسی و عاطفی ندارد چون فلسفهورزی نمیکند، و از آنجایی که مردهای یونانی حیوان نیستند و میتوانند فلسفهورزی کنند بنابراین باید به مردها میل داشته باشند. در یونان باستان این باور وجود داشت که ارتش باید متشکل از مردهایی باشد که عاشق یکدیگرند چرا که از نظر آنها چنین ارتشی با جدیت و همت بیشتری خواهد جنگید. در یونان باستان باور بر این بود که مردهایی که نقش مفعول بازی میکردهاند زنانیاند در بدن مردها و از آنجایی که زنها در جایگاهی فروتر از مردها قرار داشتند این باعث از دست دادن جایگاه اجتماعی مردهای مفعول میشد، همچنین مردهای آزاد یونانی که تمایل داشتند بدن خود را در اختیار مرد دیگری بگذارند به عنوان تهدیدی برای جامعه در نظر گرفته می شدند.
یکی از راهکارهایی که در یونان باستان برای این مسئله طراحی شد، رابطه جنسی بین مردهای آزاد و پسر بچه ها بود. رابطه بین مردها و پسرها در یونان باستان جاافتاده و پذیرفته شده بود. پسرهایی که ریش داشتند یا پشت لبهایشان سبز شده بود مطلوب به حساب نمی آمدند. حکایت های عشقی و جنسی بین مرد ها و پسربچهها در یونان باستان پذیرفته شده و امری مطلوب به حساب میآمد. این نوع روابط بین فیلسوف ها و شاگردان آنها در یونان باستان رایج بود. فیلسوف ها در یونان باستان علاوه بر بهره کشی جنسی، شاگرد کم سن خود را برای فلسفهورزی آماده میکردند.



