۱۳۹۶/۰۶/۲۰

ادبیات ابزورد- بخش دوم


برای خوانش راحت‌تر، فایل PDF  سه بخش را در اینجا بیابید...


شاید مسخ فرانتس کافکا را بتوان یکی از آثار داستانی موفق اولیه در زمینه پوشش فلسفه و تفکر ابزورد بشمار آورد.گرگور در صبح یک روز ناگهان چشم باز می‌کند و خود را هیولای کریه المنظر و مشمئز کننده می‌یابد... اما چرا فرانتس کافکا شخصیت اصلی داستان را به شکل یک سوسک عظیم الجثه  به تصویر می‌کشد؟
شاید بتوان این شخصیت سازی را اینگونه توجیه کرد که گرگور دیگر به دنیای ما تعلقی ندارد و همچنین طنزی گروتسک وار که در آن کاملا نمود دارد. همچنین  این شخصیت سازی در همان آغاز ذهن خواننده را به ادامه مطلب متوجه می‌کند، تکنیکی که ویلیام شکسپیر در نمایش‌نامه  «رویای نیمه شب تابستان» نیز از آن بهره جسته است.
در آغاز داستان، خواهر گرگور بر این تغییر چهره و مسخ او به شدت گریه می‌کند اما گرگور نمی‌داند که واقعاً به خاطر مسخ او گریه می‌کند یا نگران بی‌مصرف ماندن او برای خانواده است.
پوچ شدن انسان عصر مدرن در همان صفحات نخستین آشکار می‌گردد، آنجا که گرگور حتی پس از مبدل شدن به حشره‌ای عظیم الجثه، تنها نگران این است که صبح چگونه خود را به قطار برساند که به موقع در اداره حاضر شود، حال آنکه حتی به علت و چرایی این مسخ نمی‌اندیشد.اما موضوع زمانی کابوس‌وار می‌شود که گرگور ارج و قرب خود را نزد خانواده از دست می‌دهد. خانواده دیگر به بهداشت او اهمیتی نمی‌دهد، در اتاقش غذا نمی‌گذارند و رفته رفته همانند یک تکه آشغال با او برخورد می‌کنند، زیرا هیچ بازده اقتصادی برای خانواده ندارد...
درام و تلخی داستان در این سطور جای دارد، انسانی که زیربار فشار کمر خم کرده و نمی‌داند کجا رود؛ انسانی که در می‌یابد تنها زمانی جامعه انسانی او را می‌پذیرد که بتواند نیازهای اطرافیان خود را برآورده سازد، اگر نتواند او دیگر ارزشی نخواهد داشت...
اما اگر منصفانه قضاوت کنیم ،با توجه به محظورات اخلاقی و فشارهای مالی، خانواده «گرگور سامسا» تا کی می‌توانستند این شرایط  وحشتناک را تحمل کنند؟ تا کی قادر به فداکاری و ایثار بودند؟ در این شرایط، پوچ بودن آرمان‌های انسانی هویدا می‌شود و این آرمان‌ها رنگ می‌بازند  و اگر منصفانه قضاوت کنیم در می‌یابیم که اخلاقیات انسانی چقدر محدود و منوط به شرایط و عواملی خاص است...



منابع


آلبر کامو، افسانه سیزیف ، ۱۳۸۲ ، نشر دنیای نو
آلبر کامو، بیگانه، ۱۳۹۴، نشر علمی و فرهنگی
ادوارد آلبی، نمایش‌نامه چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد؟ ، ۱۳۹۴، انتشارات مروارید
مارتین اسلین، تئاتر ابسورد، ۱۳۹۵، نشر اختران
Max Schulz, Black humor fiction of the sixties, 1973
Richard E. Baker, The Dynamic of the absurd in the Existentialist novel, 1993
K.M. Newton, Literature & tragic, chapter 7, 2008
William Hutchings, Samuel Beckett’s waiting for Godot:  a reference guide, 2005

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر